هیچ جامعهی یکرنگ و یکشکلی یافت نمیشود که اگر هم یافت شد، ناپایدار است و فروخواهد ریخت. چه در نت، چه در شهرمان، شهروندانی هستند که مذهب را جز جدانشدنی عقایدشان میدانند، شهروندانی هم آن را از بن از ذهن خود زدودهاند. دستهی سوم و چهارم کسانی هستند که مذهب یا بیمذهبیشان را بر سر دیگران میکوبند.اگر سواره باشند، با زور و اجبار، اگر پیاده باشند، با ریشخند و طعنه.
همزیستی مسالمتآمیز حکم میکند مذهبیون و بیمذهبها در کنار هم به سادگی زندگی کنند. چراکه نه بیمذهبها وظیفهی متقاعد کردن مذهبیون به ترک دینشان را دارند، نه مذهبیون وظیفهی هدایتِ بیمذهبها به راهِ راست اللهشان. که حتی اگر فرض بر وجود چنین وظایفی باشد، با اجبار و زور، یا ریشخند و طعنه شدنی نیست.
همزیستی مسالمتآمیز را در نت تمرین کنیم، بلکه بتوانیم زمانی در ایرانی آزاد تمرینش کنیم که آنرا آباد کنیم.
همزیستی مسالمتآمیز حکم میکند مذهبیون و بیمذهبها در کنار هم به سادگی زندگی کنند. چراکه نه بیمذهبها وظیفهی متقاعد کردن مذهبیون به ترک دینشان را دارند، نه مذهبیون وظیفهی هدایتِ بیمذهبها به راهِ راست اللهشان. که حتی اگر فرض بر وجود چنین وظایفی باشد، با اجبار و زور، یا ریشخند و طعنه شدنی نیست.
همزیستی مسالمتآمیز را در نت تمرین کنیم، بلکه بتوانیم زمانی در ایرانی آزاد تمرینش کنیم که آنرا آباد کنیم.